مريضي هلن كوچولو
دخترم يك چند روزي هست كه سرما خورده و من و باباش كلي براش ناراحت هستيمروز چهارشنبه بردمت دكتر . اينقد گريه كردي پيش دكتر كه حتي نذاشتي قد و وزنتو بگيرن الهي قربونت برم كه اينقد ترسويي نفس مادر كه همه بهت مي گفتن كه به مامانش رفته از اين نظر . خلاصه وقتي از دكتر اومديم كلي برات دارو نوشت كه من سريعا شروع كردم داروها رو تا شما زودتر خوب بشي خدایا هيچ مادري هيچ موقع مريضي بچشو نبينه كه خيلي سخته ، وقتي سرفه مي كني وقتي آبريزش بيني داري انگار ديگه نفس نمي تونم بكشم خدايا هر چي زودتر دخترم رو خوب كنامروز شنبه كه از خواب بيدار شدي صدات كلا در نمي اومد كه خيلي دپرس شدم و ناراحت كه دختر كوچولوي عزيز مامان اينقد صداش گرفته و مريضه خدايا همه مريضها رو شفا بده و بعدش دختر كوچولوي منو . الهي آمين .دوست دارم دوباره خوب خوب بشی تا با هم دوباره بازی کنیم و شما باز شکلات که برات خوب نیست بخوری و ... . اينم چند تا عكس از دختر ماماني
وقتی مریض میشدی و پزشک ازت میپرسید : بیماریت چیه ؟؟؟
منتظر مادرت میشی ...
و همیشه جواب دادن رو به اون میسپاری ...
چرا که میدونی مادرت همون احساسی رو داره که تو داری ...
حتی از خودت بیشتر دردت رو احساس می کنه !!!