دختر شیطون طلای مامان نگار
امروز چهارشنبه ١٩/٧/٩١ هست و من دارم وبلاگ زیبای خودمو می نویسم . بعد از مدتها اومدم که از شیرین کاری هات بنویسم دخترکم اینقد شیطون شدی که همه از دستت به امانند ولی من و بابایی عاشق شیرین کاری ها و شیطنت بازی هات هستیم اگه یک روز که چی یک دقیقه ، یک ثانیه نباشی من و بابایی می میریم نفس من . دخترم یک چند وقتی هست که درگیر کارهای تولدت هستم و دارم مقدماتشو فراهم می کنم امیدوارم بتونم برای نازنینم یک جشن زیبا بر پا کنم . خوب تو رو بخدای بزرگ می سپارم و برات ارزوی خوشبختی و سعادت دارم . دوستدارت مامان نگار
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی