هلن کوچولوی مامانهلن کوچولوی مامان، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

دنیای مامانی

دختر کاراته باز من

1390/5/8 13:38
نویسنده : مامان
347 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل مامانی سلام عشق مامانی ، امیدوارم که در شکم مامانی حسابی بهت خوش بگذره با اون لگدهایی که می زنی پدر منو که درآوردی و هی صدای جیغ و فریاد منو در میاری که بابایی می گه چیکار دخترم داری بذار لگد بزنه بهش می گم تو که راحتی لگد خوردنهاش ماله منه خوب از اینها بگذریم خوشکلم هر کار که می خوای با مامانی بکن تو فقط لگد بزن من بفهمم تو هستی بقیه اش با من .... در تاریخ 5/5/90 رفتم دکتر زنگویی فشارم خوب بود وزنم بد نبود صدای ضربان قلبتو که گذاشت گفتم خوب بود که دکتر گفت می خواستی از این بهتر باشه بعد هم توصیه های پزشکی اش رابرای من انجام داد که من باید در تاریخ 9/5/90 برم برای سلامتی عشقم واکسن کزاز بزنم تا تو در سلامت باشی اینقد دیشب لنگ و لگد زدی و خودت سفت کردی که حالمو گرفتی فینگیلی مامان ولی با همه لگد زدنهات با همه سفت کردنهات با همه شلوغ کاری هات بدون یک مامانی داری که عاشقانه دوست داره و قلبش برای تو می زنه . دوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسست دارم قلببببببببببببببببببببببببببب ب من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان محمد فاضل
22 مرداد 90 11:01
سلام میتونم تصور کنم تقریبا قیافت چه طوری شده اما خوب شما و نازی خانم که نمیان وب ما سر بزنین یاد بگیر مادر هفت سر عائله ببین ماهم با تمام دل مشغولی از ذهنمون شما و دختر نازتون خارج نمیشین
خاله مهناز
2 مهر 90 16:46
سلام خاله جونی به قربونت برم من چه بزرگ شدی عزیزذلم ماهمه منتظریم زودتر بیای کلکم مامانی میشه حالا که دخترمون داره میاد رنگ وبشو روشنتر کنی عزیزم
مامان محمد فاضل
3 آبان 90 13:36
امروز 3/08/90 من ونازي آمديم ديدنتون تو بيمارستا خودت كه آمدي شرحشو مي نويسي اما خداروشكر هم خودت هم دختر گلت صحيح و سالمين